بیت کوین، جدیدترین ابزار استعمار جهانی
البته قطعا پروژه بیت کوین نقاط ضعف فراوان دیگری نیز چه از لحاظ فنی و چه غیر فنی دارد که با ایجاد اتحادی عمومی و فراگیر می توان روی پیدا کردن و استفاده از آن ها در راه مبارزه و نابودی بیت کوین بهره جست. در نهایت ذکر این نکته لازم است که پیش بینی سرنوشت بیت کوین بسیار دشوار است. برای این که به این دشواری پی ببرید می توانید از خود بپرسید که آیا شما بیت کوین می خرید!؟ این سوالی است که جمعیت جهان از خود خواهند پرسید.
مهدی مجاهد – کسانی که اندک آشنایی با تاریخچه پول دارند می دانند که در گذشته ای نه چندان دور بسیاری از مردم از طلا و نقره ای که حکومت آن ها را ضرب می کرد به عنوان پول استفاده می کردند. اما پس از ایجاد ساختاری به نام بانک توسط یهودیان، تبادل رسیدهایی که مردم به ازای سکه های خود از بانک ها دریافت می کردند، به تدریج به جای خود سکه ها رواج یافت. به تدریج دولت ها نیز تصمیم گرفتند، به جای ضرب سکه های طلا و نقره، در بانک ها شمش های طلا نگهداری کنند و هم ارزش آن پول کاغذی چاپ کرده و در بین مردم توزیع کنند. ایجاد پول بدون پشتوانه در خلال جنگ جهانی اول توسط بسیاری از اقتصادهای درگیر به منظور تامین مالی هزینه های جنگ، باعث شد تورم لجام گسیخته ای در اقتصاد دنیا پس از جنگ به وجود آید. بسیاری از کشورها پس از جنگ جهانی اول به این موضوع که آیا پولی که از کشور دیگر به ازای صادرات کالا تحویل می گیرند، پشتوانه کافی دارد، به دیده تردید می نگریستند.
این موضوع باعث به وجود تردید در کارآمد بودن سیستم پشتوانه طلا و از طرف دیگر افت شدید تجارت و به وجود آمدن بزرگترین بحران اقتصاد جهانی معروف به بحران بزرگ در سال ۱۹۳۳ شد. پس از جنگ جهانی دوم آمریکا موفق شد صفحه بازی استفاده از پشتوانه طلا را به هم بریزد، و جامعه جهانی را متقاعد کند که به صورت دیگری بازی کنند. کشورهای پیروز در جنگ که یکی از علل اصلی وقوع رکود بزرگ پس از جنگ جهانی اول را ناکارآمدی سیستم پشتوانه طلا می پنداشتند، پس از جنگ جهانی دوم در کنفرانسی که با طراحی آمریکا در برترون وودز تشکیل شد، پذیرفتند که به جای استفاده از سیستم پشتوانه طلا به صورت مجزا، از یک سیستم جدید متمرکز پشتوانه طلا استفاده کنند . بدین صورت که دلار را به عنوان پشتوانه پول خود بپذیرند، و آمریکا به ازای دلارها در خزانه خود طلا نگه داری کرده و هر گاه کشوری خواست بتواند به میزانی که می خواهد دلارهای خود را تحویل داده و به ازای هر ۳۵ دلار ۱ اونس طلا تحویل بگیرد. این امر باعث تسهیل تجارت و رونق اقتصادی بعد از جنگ شد. اما آمریکا از اعتماد جامعه بین المللی سوء استفاده کرد و پس از مدتی اقدام به چاپ دلار بدون پشتوانه نمود.
این امر به آمریکا اجازه می داد که به ازای تحویل کاغذی به نام دلار به کشورهای دنیا، منابع و دسترنج مردم دنیا را به رایگان به دست آورد. پس از جنگ ویتنام به تدریج کشورهای دنیا اعتماد خود به پشتوانه دار بودن دلار آمریکا را از دست دادند و از آمریکا خواستند که دلارهای آن ها را تحویل گرفته و بنا به قرارداد به آن ها طلا تحویل دهد. اما زمانی که این تقاضاها به اوج رسید، دولت آمریکا در اقدامی غیر قابل باور، اعلام کرد که دیگر حاضر نیست دلارهای کشورها را به طلا تبدیل کند!
ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۱ در زمانی که دولت آمریکا می بایست به علت سوء استفاده از اعتماد بین المللی در واگذاری نقش ذخیره سازی طلای به عنوان پشتوانه پول به آمریکا، از طرف جامعه جهانی مجازات می شد، در نطقی تلویزیونی به مردم آمریکا چنین گفت:
بگذارید من لولوی بی ارزش شدن دلار را یک بار برای همیشه دفن کنم، شما اگر بخواهید ماشین خارجی بخرید، یا به خارج سفر کنید، شرایط اقتصادی به گونه ای پیش خواهد رفت که دلار بی ارزش تر شود، اما اگر شما هم مانند اکثریت قریب به اتفاق آمریکایی ها بخواهید کالای ساخت آمریکا را خرید کنید، دلار فردا هم همان ارزشی را که امروز دارد، خواهد داشت.
بدین صورت آمریکا بار دیگر صفحه بازی با پول را به هم ریخت و به جامعه جهانی پیشنهاد داد که بازی جدیدی را آغاز کنند که در آن پشتوانه ارزش پول میزان تقاضا برای آن است. هر چند بر هم زدن بازی برای آمریکا گران تمام شد و تقاضای کشورهای دنیا برای خرید از بازارهای آمریکا به وسیله دلارهایی که اکنون کاربرد دیگری نداشتند، افزایش یافت، و در نتیجه یک دهه تورم بر اقتصاد آمریکا تحمیل شد، اما بالاخره آمریکا توانست با ابزارهایی مانند توافق با عربستان سعودی به منظور فروش نفت به دلار و چند برابر کردن قیمت نفت، دوباره تقاضای جهانی برای دلار را افزایش داده و جلوی سرازیر شدن سیل دلارهای بدون پشتوانه به بازارهای آمریکا را سد کند. بدین ترتیب آمریکا توانست استعمار پولی خود به معنای غارت ثروت کشورها با تحویل کاغذی به نام دلار به آن ها را با این توجیه که برای دلار تقاضا وجود دارد، ادامه دهد.
امروز پس از نزدیک به چهل سال احتمال روز افزون سقوط دلار بر اثر روی گردانی اقتصادهای دنیا از دلارهای بدون پشتوانه آمریکایی، بار دیگر به چالشی مهم برای اقتصاد آمریکا تبدیل شده است. سیاست چین در چند ساله اخیر نشان می دهد این کشور به سرعت در حال حذف دلار از تبادلات تجاری خود از طریق پیمان های پولی دوجانبه و جایگزینی روش های مبادلات پایاپای بانکی به جای استفاده از دلار در تبادلات تجاری خود است. اقتصادهای نوظهور یعنی چین، روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی در حال برنامه ریزی برای ایجاد بانکی مشترک هستند تا بتوانند وابستگی اقتصادی خود به دلار را کاهش دهند. تصمیم این کشورها مبنی بر کنترل میزان ذخایر دلاری خود باعث شده است، رشد اقتصاد آمریکا به شدت دچار مشکل شود.
آمریکا در گذشته می توانست به سادگی با در پیش گرفتن سیاست های انبساطی رشد اقتصادی خود را تضمین کند و از طرفی دیگر به علت جذب دلارهای بدون پشتوانه اش توسط دیگر اقتصادهای دنیا، هیچ گاه لازم نبود نگران تورم ناشی از این سیاست ها باشد. اما اقتصاد آمریکا که بعد از بحران ۲۰۰۸ با در پیش گرفتن سیاست های انبساطی در سال ۲۰۱۲ تنها توانست رشدی ۲.۲ درصدی را تجربه کند، از ابتدای سال ۲۰۱۳ مجبور شد که سیاست های انقباضی را در دستور کار قرار دهد که قطعا باعث کاهش رشد اقتصادی آمریکا خواهد شد. در پیش گرفتن سیاست های ریاضتی مثل کاهش بودجه بسیاری از نهادهای دولتی و افزایش ۲ درصدی مالیات ۷۷ درصد خانوارهای آمریکایی (۱) نشان می دهد که دولت آمریکا خود نیز به این نتیجه رسیده است که اقتصادهای دنیا مصمم به کنترل ذخایر دلاری خود هستند و در پیش گرفتن سیاست های انبساطی و افزایش سقف بدهی ها باعث افزایش تورم در اقتصاد آمریکا خواهد شد.
قطعا هیچ چیز برای اقتصاد آمریکا خطرناک تر از افزایش تورم نیست. افزایش تورم در اقتصاد آمریکا باعث خواهد شد که سرمایه داران جهانی که ثروت های خود را به دلار نگه داری و در اقتصاد آمریکا سرمایه گذاری کرده اند، برای حفظ ارزش سرمایه های خود، تصمیم به تبدیل سرمایه های خود به ارزهای دیگر بگیرند و این مساله باعث کاهش بیشتر ارزش دلار خواهد شد. تشدید این روال به علت حجم بسیار بالای دلارهای بدون پشتوانه ای که در صورت کاهش امید به بهبود شرایط اقتصادی آمریکا سرازیر بازارهای آمریکا خواهند شد، در نهایت باعث سقوط دلار خواهد شد.
شرایط اقتصاد آمریکا در حال حاضر مانند سد ترک خورده ای است که هر چند هم اکنون تنها باریکه ای آب از شکاف آن در حال عبور است، اما روز به روز بر شکافش افزوده و دیر یا زود شکسته خواهد شد. اما آیا استعمار به وسیله شعبده بازی با مفهوم پول پس از دلار از بین خواهد رفت؟ آیا دیگر کسی نخواهد توانست به وسیله شعبده بازی با پول دست رنج و منابع مردم دنیا را غارت کند؟ متاسفانه شواهدی وجود دارد که نشان می دهد نظام سرمایه داری در حال طراحی برای بر هم زدن دوباره صفحه بازی و در انداختن طرحی جدید برای استعماری نوین به وسیله پول الکترونیک است. چند روز پیش خبری به صورت گسترده توسط خبرگزاری های اقتصادی جهان مخابره شد، که حتی در سایت های خبری ایران نیز انعکاس یافت و دقت در آن نشان می دهد که استعمار همیشه شعبده هایی جدید برای ادامه حیات خود در چنته دارد. تیتر این خبر در جای خود قابل توجه است. “بیت کوین جایگزین دلار شد!.” اما بیت کوین چیست؟
بیت کوین پولی الکترونیکی است که در سال ۲۰۰۹ توسط فردی ژاپنی به نام ساتوشی ناکاموتو اختراع شد. بیت کوین به جای این که در انتشار خود مانند دیگر پول های دنیا وابسته به اعتبار بانک مرکزی یک کشور باشد، به الگوریتم های رمزنگاری رایانه ای وابسته است. به عنوان مثال اسکناس ۱۰۰ دلاری به اندازه محدودی توسط بانک مرکزی آمریکا چاپ و توسط دولت این کشور حمایت می شود. بانک مرکزی آمریکا موظف است با استفاده از تکنولوژی، چاپِ دلار تقلبی را بسیار دشوار نموده و دولت آمریکا موظف است که با معدود افرادی که اقدام به این کار می کنند، برخورد قضایی کند. این مساله باعث می شود که اعتبار دلار آمریکا به حکومت آمریکا وابسته باشد. اما بیت کوین به هیچ نهاد متمرکزی وابسته نیست.
هر بیت کوین در واقع جوابی برای حل یک مساله پیچیده ریاضی است که تعداد زیادی کامپیوتر با هم برای پیدا کردن جواب آن رقابت می کنند. اولین کسی که بتواند جواب مساله را پپیدا کند، صاحب آن بیت کوین خواهد بود.این مساله پیچیده ریاضی با تکیه بر مفهوم Hash ایجاد می شود. Hash ها توابعی یک طرفه هستند که ورودی خود را با انجام چند عملیات متوالی به یک خروجی تبدیل می کند که با بررسی آن خروجی نمی توان متوجه شد که ورودی اولیه چه چیزی بوده، اما با داشتن ورودی و تابع به سادگی می توان به خروجی رسید.
به عنوان مثالی ساده فرض کنید تابعی که یک عدد را دریافت و رقم های غیر صفر آن را در هم ضرب کرده و باقیمانده مجموع رقم های حاصل ضرب را بر۱۰ به عنوان خروجی برگرداند. واضح است که خروجی این تابع برای عدد ۹۸۷۶۵۴۳۲۱۰ عدد ۷ می شود. نکته مهم در این توابع این است برگشت ناپذیرند یعنی کسی نمی تواند با داشتن عدد ۷ و تابع اقدام به محاسبه عددی کند که در صورت قرار گرفتن به عنوان ورودی تابع خروجی را برابر ۷ کند و تنها راه پیدا کردن عددی که خروجی تابع را برابر ۷ کند آزمودن تعداد زیادی ورودی است. البته ممکن است تابعی که به عنوان مثال مطرح شد یک Hash نبوده و این خاصیت را نداشته باشد. اما علم ریاضی توابعی را ارائه می دهد که اثبات می شود که کاملا غیر قابل برگشت هستند.
هر Bitcoin به جای این که توسط بانک مرکزی یک کشور ایجاد شود، توسط عده ای miner یا معدن چی ایجاد می شود که در یک شبکه غیر متمرکز بر سر یافتن جواب یک Hash پیچیده با هم رقابت می کنند. هر چندمدت یکبار یک مساله جدید در شبکه مطرح می شود که یکی از ورودی های آن وابسته به حل مساله قبلی است. اولین کسی که بتواند این مساله را حل کند، مالک آن مساله به عنوان یک بیت کوین می شود. اگر تعداد کامپیوترهایی که برای حل این مسائل استفاده می شوند افزایش یابد، مساله با استفاده از فرمول های ریاضی کمی پیچیده تر می شود. به عنوان مثالی ساده فرض کنید که تابع بالا را به این صورت تغییر دهیم که به جای محاسبه باقیمانده بر ۱۰ در مرحله آخر باقیمانده را بر ۲۰ محاسبه کند. حال اگر برای پیدا کردن عددی که در حالت اول خروجی تابع را ۷ کند، شما باید تقریبا ۱۰ عدد را آزمایش می کردید، حال باید ۲۰ عدد را مورد آزمایش قرار دهید. Bitcoin به گونه ای طراحی شده است که مشکل چاپ بدون پشتوانه پول توسط دولت ها را حل کند. پیچیدگی مسائل به گونه ای تغییر می کند که میزان Bitcoin ها به طور مستمر به گونه ای کاهش یابد که هر چهار سال یک بار میزان Bitcoin های جدید نصف شود.
در مارس ۲۰۱۳ تعداد کل Bitcoin ها به ۱۰.۵ میلیون رسید و هر ۱۰ دقیقه ۲۵ Bitcoin جدید ایجاد می شود که تا سال ۲۰۱۷ این مقدار به ۱۲.۵ Bitcoin کاهش خواهد یافت و تا ۲۱۴۰ اعداد کل بیت کوین ها در مرز ۲۱ میلیون ثابت خواهد شد. اطلاعات مربوط به بیت کوین ها به جای این که به صورت متمرکز مانند سپرده های امروزی در سرورهای مرکزی نگهداری شوند، به صورت شبکه ای نگه داری می شوند. هر کس به راحتی می تواند یک کیف پول الکترونیک بیت کوینی روی کامپیوتر خود ایجاد کند، و بدون نیاز مراجعه به بانک و احراز هویت، به سادگی ساختن یک کاربر ایمیل حسابی برای خود افتتاح کند. البته افراد به جای نام کاربری و کلمه عبور که در سرورهای متمرکز ذخیره و توسط آن ها کنترل می شود از امضاهای الکترونیک برای تایید هویت خود استفاده می کنند که هیچ نیازی به ذخیره شدن و تایید توسط سروری مرکزی ندارد.
امضاهای الکترونیک روشی ریاضی است که شما می توانید به وسیله آن صدور یک پیام توسط فردی خاص را بررسی کنید. برای این کار شما در ابتدا باید توسط یک روش ریاضی یک جفت رشته به نام های کلید خصوصی و عمومی برای خود ایجاد کنید. سپس دو تابع وجود دارد که وظیفه یکی دریافت پیام شما و کلید خصوصی شما و تولید یک خروجی است. این خروجی را می توان به همراه متن اصلی و کلید عمومی شما به تابعی دیگر داد و بررسی کرد که آیا خروجی داده شده توسط کلید خصوصی شما ایجاد شده است یا خیر؟ روش امضاهای الکترونیک هم اکنون به صورت گسترده در دنیای فناوری اطلاعات برای تایید صدرو یک متن توسط یک فرد خاص مورد استفاده قرار می گیرد.
در واقع هر آدرس بیت کوینی که معادل شماره حساب در روش های امروزی است به جای این که اعتبار خود را از بانک اختصاص دهنده پیدا کند، Hash ای است از کلید عمومی ای که شما برای خود ساخته و کلید خصوصی مربوط به آن را در اختیار دارید. به عنوان مثال ۱۷۵tWpb8K1S7NmH4Zx6rewF9WQrcZv245W
یک آدرس محسوب می شود که بیت کوینی که شما مالک آن هستید با کلید خصوصی معادل آن امضا شده است. هر کس می تواند به سادگی با در اختیار داشتن کلید عمومی شما بررسی کند که آیا امضایی که در انتهای بیت کوین وجود دارد مربوط به شما است یا خیر؟ هنگامی که شما می خواهید Bitcoin متعلق به خود را به فردی دیگر انتقال دهید یا به عبارت دیگر با Bitcoin خریدی انجام دهید، بیت کوین خود را به همراه آدرس حساب فرد متقاضی امضا می کنید و آن را به تمام شبکه اطلاع رسانی می کنید. شبکه به علت وجود کلید عمومی شما روی بیت کوین به راحتی می تواند از واگذاری بیت کوین توسط شما مطمئن شود. اما چون کس دیگری غیر از شما کلید خصوصی شما را در اختیار ندارد، هیچ کس نمی تواند ادعا کند که این بیت کوین به آدرسی دیگر منتقل شده است. از طرف دیگر مالک جدید بیت کوین نیز می تواند به نوبه خود این کار را با بیت کوینی که در اختیار دارد، انجام داده و آن را به کسی دیگر واگذار کند.
بدین صورت سلسله مالکیت های هر بیت کوین به همراه آن در تمام شبکه نگهداری می شود و لازم نیست هیچ مرکزیتی مالکیت بیت کوین را نگهداری و یا تایید نماید. هر چند توضیحات فنی آورده شده از نحوه کارکرد بیت کوین، توضیحاتی کامل نیست، اما می تواند شمایی کلی از مفهوم بیت کوین برای کسانی که با مفاهیم پیچیده ریاضی و رایانه ای آشنایی ندارند، را ترسیم کند.
با نگاهی به طراحی بیت کوین می توان به چند مورد مهم از کارکردهای بیت کوین پی برد.
همانطور که گفته شد بیت کوین ادعا دارد که به گونه ای طراحی شده است که بر خلاف پول های امروزی امکان ایجاد بدون پشتوانه ندارد و حجم آن به علت نیاز روز افزون در ابتدا افزایشی است اما به تدریج به سمت ثبات پیش می رود. این امر باعث می شود که بسیاری از کسانی که از تورم پول های بدون پشتوانه آسیب دیده اند و یا در آینده آسیب خواهند دید، به بیت کوین به عنوان یک فرصت استثنایی بنگرند.
پایه پولی بیت کوین از زمان پیدایش تا انتهای رشد نمودار مربوط به تارنمای en.wikipedia.org
از طرف دیگر عدم تمرکز بیت کوین و وابستگی آن به شبکه ی غیر متمرکز باعث می شود که هیچ دولت، بانک یا قدرتی قدرت فشردن دکمه ای و خاموش کردن آن را نداشته باشد. به عبارت دیگر بیت کوین به عقیده بسیاری از هواداران آن قابل نابود شدن توسط مخالفان نیست و این موضوع می تواند قابلیت اطمینان این پول را برای کسانی که می خواهند از آن استفاده کنند به شدت بالا ببرد. به علاوه مجازی بودن و عدم تمرکز در این روش باعث می شود، هیچ کس نتواند اطلاعات مربوط به دارایی شما را در اختیار داشته باشد. شما می توانید به سادگی به کیف پول بیت کوینی که روی رایانه خود دارید، صدها حساب متصل کنید. با بیت کوین شما می توانید برای هر مبادله از حساب جدیدی استفاده کنید و به سادگی دارایی خود را به صورتی کاملا پراکنده نگهداری کنید. این امر باعث می شود که بیت کوین جذابیت فراوانی برای سرمایه دارانی داشته باشد که تمایل دارند از مالیات های سنگینی که این روزها، به صورت مداوم بر فشار آن ها افزوده می شود بگریزند.
و مهم تر از همه بیت کوین در حال رشد است. قابلیت های بیت کوین و بحران های اقتصادی حاکم باعث شده است که اقبال به سمت این پول نوین به شدت در حال افزایش بوده و قیمت بیت کوین به شدتی بسیار بیشتر از طلا در حال رشد باشد. این مساله علاوه بر این که بالاخره سفته بازانی که هنوز به بیت کوین اعتماد نکرده اند را رام خود خواهد ساخت، می تواند باعث هجوم افراد عادی برای تبدیل سرمایه های اضافی خود به بیت کوین به امید کسب سود و جلوگیری از افت ارزش شود.
نمودار سه ماهه قیمت بیت کوین به دلار از ابتدای اکتبر تا انتهای ژوئیه ۲۰۱۴
اما آیا بیت کوین تنها اختراعی نوین برای حل مشکلاتی قدیمی است، که توسط نابغه ای ژاپنی ایجاد شده و به سرعت گسترش یافته است؟ متاسفانه باز هم شواهد زیادی خلاف این موضوع را نشان می دهند.
ساتوشی ناکاموتو نامی ژاپنی و مستعار برای فردی ناشناس است که به عنوان مخترع بیت کوین شناخته می شود. در سال ۲۰۰۸ فردی با این نام مقاله ای در mailing list رمزنگاری سایت www.metzdowd.com منتشر می کند، که بیت کوین را به عنوان پولی نوین مبتنی بر روش های رمزنگاری معرفی می کند. پیش از این تاریخ هیچ فعالیتی از چنین فردی ثبت نشده است. ساتوشی ناماکوتو پس از شکل گیری کامل شبکه بیت کوین و رفع معایب آن در آوریل ۲۰۱۱ در پستی که برای یکی از افرادی که در سایت این پروژه مشارکت داشته اند، ادعا می کند که به دنبال کار بر روی طرحی دیگر می رود، و از آن پس هیچ ردی از وی در این پروژه و یا جای دیگر دیده نمی شود! (۲)
وی در سال ۲۰۰۹ اولین نسخه نرم افزار بیت کوین را منتشر می کند، که حجم بسیار بالای کار انجام شده روی آن، باعث شده است که بسیاری از متخصصان به این باور برسند که ساتوشی ناکاموتو نامی مستعار برای یک گروه به جای یک فرد است. از طرفی دیگر بر خلاف ادعای وی در پروفایل کاربری اش که خود را مردی ژاپنی و ۳۷ ساله معرفی می کند، مهارت استفاده وی از زبان انگلیسی و همچنین فرمت انگلیسی مورد استفاده در مقاله نشان می دهد که وی فردی ژاپنی نیست. از طرفی دیگر استفاده از spell آمریکایی در برخی عبارت ها نشان از گروهی بودن نوشتن مقاله دارد. پست های این فرد در mailing list سایتی که برای اولین بار وی مقاله خود را در آن منتشر کرد، نشان از آن دارد که انگیزه های انجام این پروژه کاملا سیاسی بوده اند.
به عنوان مثال وی در پاسخ به این موضوع که
ما پاسخ سوال های سیاسی را در رمزنگاری پیدا نخواهیم کرد.
می نویسد:
بله، اما ما می توانیم پیروز یک میدان مهم جنگی در مسابقات تسلیحاتی باشیم و سرزمینی جدید از آزادی را برای سال ها فتح کنیم. حکومت ها می توانند شبکه هایی مانند Napster که به صورت متمرکز مدیریت می شوند را گردن بزنند، اما باید در برابر شبکه های P2P مانند Gnutella و Tor خود را کنترل کنند. (۳)
یا در جایی دیگر در همین شبکه می گوید:
بیت کوین از منظر لیبرالیست ها بسیار جذاب است، اگر ما بتوانیم به درستی آن را تبیین کنیم. هر چند که من منظورم را در کدنویسی بهتر از کلمه ها بیان میکنم.
یا به عنوان مثالی دیگر در پایگاه داده مبادلات بیت کوین اولین رکورد حاوی یادداشتی ای از ناکاموتو بدین شرح است:
زمان ۳ ژانویه ۲۰۰۹، صدراعظم آغاز دومین طرح نجات مالی بانک ها (۴)
جالب این جاست که سایت ویکی پدیا چند روز پیش اقدام به حذف صفحه ای کرد که مطالب آورده شده درباره شخصیت و انگیزه های ساتوشی ناکاموتو را در صفحه ای به نام این شخص منتشر کرده بود.
اما مهم تر از بحث درباره رموز نحوه پیدایش بیت کوین پاسخ دادن به این سوال است، که بیت کوین در عمل چه نتایجی را به دنبال خواهد داشت؟
از سال ۲۰۰۰ بسیاری از کشورها و سرمایه داران بین المللی به علت بی اعتمادی به دلارهای بدون پشتوانه و از ترس سقوط ارزش دلار در حال تبدیل دلارهای بدون پشتوانه خود به طلا هستند که این امر باعث افزایش شدید قیمت طلا در جهان شده است.
اما بیت کوین ظاهرا قرار است، به عنوان کارکرد اول خود جایگزینی برای طلا در انتقال ثروت ها هنگام روی گردانی اقتصادهای جهانی از دلار و یورو باشد. این امر باعث می شود که به جای این که طلای کشورهایی مانند چین، هند، روسیه و ایران که با تقاصای بالا برای طلا اقتصاد آمریکا را به چالش و خود را برای سقوط دلار آماده می کردند، در هنگام سقوط دلار با ارزش شده و اقتصاد این کشورها را تقویت کند، حجم اصلی دلارهای جمع آوری شده توسط سرمایه داران صرف خرید بیش از ۱۰ میلیون بیت کوینی شود که تا کنون استخراج شده اند! حال سوال اساسی این جاست که این بیت کوین ها متعلق به کیست؟ بیت کوین به گونه ای طراحی شده که هیچ پاسخی برای این سوال وجود ندارد!؟
البته برای حدس زدن پاسخ این سوال می توان نگاهی دوباره به جمله معروف خالق آن داشت.
زمان ۳ ژانویه ۲۰۰۹، صدراعظم آغاز دومین طرح نجات مالی بانک ها
کسانی که اخبار بحران مالی ۲۰۰۸ آمریکا را پیگیری می کردند می دانند که طرح نجات مالی بانک ها، به طرح کمک ۷۰۰ میلیارد دلاری دولت آمریکا به بانک ها که توسط هنری پاولسون، وزیر لیبرال مسلک دارایی آمریکا به کنگره تقدیم و در خلال بحران مالی ۲۰۰۸ به تصویب رسید اطلاق می شود.
در این طرح برای جلوگیری از ورشکستگی بانک ها و ایجاد توانایی پاسخ گویی به سیل متقاضیانی که از ترس ورشکستگی به آن ها هجوم آورده بودند، دولت ۷۰۰ میلیارد دلار به بانک ها کمک کرد. با توجه به این موضوع می توان فهمید طرحی به نام بیت کوین که به گفته ناکاموتو جذابیت بسیاری برای لیبرالیست های اقتصادی دارد و دومین طرح نجات مالی بانک هاست توسط چه کسانی راه اندازی شده و ۱۰ میلیون بیت کوینی که تاکنون استخراج شده اند، در دست چه کسانی است. اکنون که بار دیگر زمان مواخذه دولت مردان آمریکا به علت چپاول ثروت های دیگر جوامع فرا رسیده است، ظاهرا بیت کوین این فرصت را برای دولت آمریکا فراهم ساخته که یک بار دیگر بدهی های جهانی خود را صاف کرده و از طرف دیگر بازی جدید و استعماری نوین را با پول آغاز کند. کافی است که دولت آمریکا بتواند بازی را به گونه ای هدایت کند که تورمی نزدیک به ۱۰ درصد برای دلار در چند سال متوالی اتفاق بیافتد. در چنین شرایطی سرمایه داران و کشورهایی که حجم عظیمی از ثروت های خود را به دلار نگه داری می کنند تصمیم خواهند گرفت که دلارهای خود را به پول مناسب تر و یا چیز با ارزشی تبدیل کنند.
در چنین شرایطی چه چیز بهتر از بیت کوین که سرعت رشد قیمت آن نوید سود فراوانی به سرمایه داران در صورت سرمایه گذاری در آن خواهد داد؟ در این صورت صاحبان ۱۰ میلیون بیت کوین فعلی خواهند توانست در قیمت هایی نزدیک به ۱ میلیون دلار به ازای هر بیت کوین، نزدیک به ۱۰ تریلیون دلاری که دولت آمریکا بدون هیچ پشتوانه ای در اقتصاد دنیا تزریق کرده است را جمع آوری کنند. جالب این جاست که بیت کوین به گونه ای طراحی شده است که هر واحد آن به ۱۰۰ میلیون واحد کوچک تر به نام ساتوشی طراح بیت کوین، قابل تقسیم است، که در قیمت ۱ میلیون دلار برای هر بیت کوین به معنای ۱ سنت است! این امر نشان از دقت بالای طراحان بیت کوین برای تسویه حساب با دنیا دارد. با این حساب حجم عظیمی از بدهی های آمریکا به سادگی و بدون هجوم دلارهای بدون پشتوانه به بازارهای آمریکا برای خرید، توسط مالکان بیت کوین جمع آوری و با تورمی جزئی در چند سال، هیچ نیازی به سقوط دلار نخواهد بود.
البته تنها کاربرد این پروژه جمع آوری دلارهای بدون پشتوانه آمریکایی و تسویه حساب آمریکا با ملت های دنیا نیست. این پروژه این امکان را برای آمریکا فراهم می سازد، که در دنیای آینده که بیت کوین به صورت گسترده به عنوان پولی جدید مورد استفاده قرار می گیرد، و ارزش آن به ارقامی به مراتب بالاتر از قیمت های فعلی می رسد، و عملیات mining یا همان یافتن بیت کوین های جدید به شدت به صرفه می شود، به عنوان برترین دارنده تکنولوژی های به اصطلاح High Tech، اقدام به فروش رایانه هایی جدید برای استخراج بیت کوین کرده و اقتصاد خود را از این طریق سر و سامانی بخشد.
از طرف دیگر وابسته بودن شدید این تکنولوژی به اینترنت و حاکمیت بلامنازع آمریکا بر حجم زیادی از تکنولوژی ها و سخت افزارهای مربوط به اینترنت مانند سرورها، باردیگر تکنولوژی و در نتیجه اقتصاد آمریکا را در صدر دنیا قرار خواهد داد. در چنین شرایطی با توجه به اهمیت روز افزونی که شبکه اینترنت برای هر کشور پیدا خواهد کرد، آمریکا می تواند با تسلطی که بر اینترنت دارد، با در پیش گرفتن سیاست هایی مانند تحریم بانکی ایران، به راحتی دولت های مخالف خود در دنیا را از نظر سیاسی تحت فشار قرار داده و تحریم هایی به مراتب سخت تر علیه آن ها وضع کند.
اما آیا واقعا به هیچ صورت نمی توان با این استعمار نوین مقابله و آن را شکست داد؟ تجربه انقلاب اسلامی بارها و بارها به ما نشان داده که کامل ترین الگو در مواجه با شرایط دشوار، تکیه بر آگاهی و عملکرد آحاد جامعه است. قطعا اولین و مهمترین گام برای مواجهه با این بحران نیز تکیه حکومت ها بر آگاه سازی مردم به استضعاف کشیده شده دنیا، با استفاده از حداقل امکانات رسانه ای خود ، که خارج از امپراطوری رسانه ای جهان عمل می کند، و استفاده از پتانسیل عظیم جوامع در شناسایی ابعاد شوم این طرح و روش های مقابله با آن است.
خوشبختانه بیت کوین آن چنان که در امپراطوری رسانه ای تبلیغ می شود، غیر قابل شکست نیست. یکی از راه های مقابله با این طرح آگاه سازی دولت مردان حکومت هایی مانند چین، روسیه، هند، برزیل و دیگر اقتصادهای پر جمعیت و بزرگی است که سال هاست خود را برای پشت سر گذاشتن آمریکا به عنوان یک رقیب آماده می کنند. البته باید توجه داشت که معایب بیت کوین به استعماری بودن آن محدود نمی شود. پل کروگمن اقتصاددان برجسته نئوکینزی و برنده جایزه نوبل اقتصاد که بر خلاف اقتصاددان های لیبرال افراطی از مداخله دولت برای جلوگیری از انحراف در بازار آزاد حمایت می کنند، در اظهار نظری درباره بیت کوین در سال ۲۰۱۱ می گوید:
بیت کوین هر چه نوسانات شدیدی را پشت سر گذاشته اما به طور کلی به شدت افزایش ارزش داشته است. پس خرید آن حداقل تاکنون سرمایه گذاری خوبی به حساب می آید. اما آیا این موضوع حاکی از موفقیت آزمایش این طرح است؟ نه، چیزی که ما از یک سیستم پولی می خواهیم این نیست که افرادی که آن را ذخیره می کنند ثروتمند سازد. ما از سیستم پولی انتظار داریم که مبادلات را سهولت بخشیده و کل اقتصاد را ثروتمند کند. و این به هیچ وجه چیزی نیست که در بیت کوین در حال اتفاق است. (۵)
به سادگی می توان به این موضوع پی برد که این قابلیت بیت کوین که مالکیت پول را پنهان نگاه می دارد، می تواند به شدت روال دریافت مالیات و تامین مالی دولت ها را دچار مشکل ساخته و به علت منافع عده ای سرمایه دار که تمایلی به پرداخت مالیات ندارند، ارکان ثبات، امنیت و پیشرفت را با چالش مواجه سازد. از طرف دیگر بر خلاف ادعایی که زیاد روی آن تبلیغ می شود، بیت کوین نمی تواند مشکل ایجاد نقدینگی بدون پشتوانه را حل کند. بسیاری از کسانی که آشنایی بیشتری با اقتصاد دارند می دانند که خلق اعتباری که به واسطه وام های بانک ها در جامعه ایجاد می شود، قدرتی چندین برابر پایه پولی اولیه ایجاد شده توسط دولت را دارد و دولت ها می توانند با کنترل سیستم های بانکی به وسیله اهرم های خاصی که در اختیار دارند، میزان افزایش یا کاهش نقدینگی اقتصاد را بدون هیچ تغییری در پایه پولی اعمال کنند.
به زبان ساده ۲۱ میلیون بیت کوین نهایی در حال گردش به هیچ وجه به معنای ثبات حجم پول نیست و کنترل دولت ها بر بانک ها میزان پول در جامعه را مشخص می کند. چه این پول بیت کوین باشد، چه دلار و یا چه میزان آن ثابت باشد، چه متغیر.
یکی دیگر از مشکلات بیت کوین، پیچیدگی های فنی این پروژه است که راه را برای وقوع بحران های غیر قابل پیش بینی باز می کند. تاریخچه بیت کوین نشان می دهد که این پروژه دو بار در آگوست ۲۰۱۰ و مارس ۲۰۱۳ دچار مشکلی فنی شد که باعث کاهش فوری و شدید ارزش بیت کوین شد (۶)
در صورت ایجاد یک توافق عمومی به استعماری و ناکارآمد بودن این طرح می توان اتحادیه ای از کشورهای بزرگ تشکیل داد که قوانینی مربوط به ممنوعیت و جرم بودن خرید و فروش بیت کوین و خرید و فروش با بیت کوین چه به صورت محلی و چه برای تجارت خارجی، در آن تصویب شود، و از طرف دیگر با در نظر گرفتن مجازات های سنگین و در پیش گرفتن فعالیت های کنترلی مورد نیاز از روی آوردن و بازی کردن گسترده عموم مردم در زمین اقتصاد آمریکا جلوگیری کرد. این اتحادیه ها می توانند نیازهای تجاری خود را با پول های محلی خود به صورت پیمان های دو و چندجانبه بدون نیاز به هیچ بیت کوین، دلار و یورویی برطرف سازند.
حتی با تکیه بر این مفهوم که هیچ دولت یا نهاد قدرتمند بین المللی در ظاهر حامی بیت کوین نیست، این اتحادیه می تواند اقدام به سرمایه گذاری و اتخاذ روش هایی برای از بین بردن شبکه بیت کوین کند. از نظر فنی شبکه بیت کوین به گونه ای طراحی شده است که تا زمانی که نیمی از miner ها قصد نابود کردن آن را نداشته باشند به حیات خود ادامه می دهد. اگر اتحادیه بزرگی از کشورهای در حال توسعه که نیمی از جمعیت دنیا را در اختیار داشته و ثروت های آن ها همواره مورد طمع استعمارگران بوده است، تصمیم به مبارزه با شبکه بیت کوین بگیرند، کافی است که این کشورها از کاربران اینترنت خود بخواهند که نرم افزاری روی رایانه خود نصب کنند که به عنوان مثال ۱۰ درصد از قدرت پردازشی رایانه ایشان را در هنگام کار به مبارزه با بیت کوین اختصاص دهد.حتی این کشورها می توانند دریافت سرویس اینترنت را به فعال بودن این سرویس مربوط و مشروط کنند. بدین صورت هیچ گروهی نخواهد توانست، با قدرت عظیم رایانه های موجود در کشورهای پر جمعیتی مانند چین، هند، روسیه و برزیل رقابت کند.
البته قطعا طرح بیت کوین نقاط ضعف فراوان دیگری نیز دارد که با ایجاد اتحادی عمومی و فراگیر می توان روی پیدا کردن و استفاده از آن ها در راه مبارزه و نابودی بیت کوین بهره جست.
۱. www.jamnews.ir
۲. en.wikipedia.org
۳.//www.mail-archive.com/cryptography@metzdowd.com/msg09971.html” style=”box-sizing: border-box; font-family: inherit; margin: 0px; padding: 0px; border: 0px rgb(225, 225, 225); font-style: inherit; font-variant: inherit; font-weight: inherit; font-stretch: inherit; font-size: inherit; line-height: inherit; vertical-align: baseline; outline: 0px; max-width: 100%; color: rgb(45, 92, 136);”> www.mail-archive.com
۴. en.bitcoin.it
۵. krugman.blogs.nytimes.com
۶. en.wikipedia.org
منبع مقاله: گروه مطالعات اقتصادی مجاهد