گزارشی از بازتابهای خبری و اظهارنظرها و شکایت اعضای انصراف داده از شرکتهای بازاریابی شبکهای
برای تکمیل موضوعشناسی و تأیید نظرات محققان در خصوص ناسالم بودن فعالیت شرکتهای بازاریابی شبکهای که در حاضر در کشور فعال هستند گزارشی از بازتابهای خبری و اظهارنظرها و شکایات اعضای شرکتهای بازاریابی شبکهای که از ادامه همکاری با آنها منصرف شدهاند مطرح میشود تا ضمن آشنایی با دلایل انصراف و انفکاک آنها، به پشت پرده عملکرد این شرکتها پی ببریم.
مطالب این بخش مربوط به بیش از ۱۰۰ نفر از اعضای منفک شده شرکتهای مختلف بازاریابی شبکهای است که بر اساس موضوع دستهبندی شده است.
۵- همه اجناس ما با کیفیت هستند.
پاسخ: در واقع اجناسی که توان رقابت در بازار ندارند با حربه این شرکتها به فروش میروند. شما آن را نقدی میخرید و با فروش آن به افراد، شما ضامن آن جنس هستید و از حقوق بیمه و… یک بازاریاب هم بهرهمند نیستید و شرکت با فروش نقدی به شما، دیگر کاری با شما ندارد، پس خودت باید به گونهای معایب کالا را سامان دهی.
۶- شما در پرزنت یک شانس به بقیه میدهی که اگر خواست بیاید وگرنه خاک بر سر خودش ریخته است.
پاسخ: در عین حال آنقدر کلاسهای روانشناسی برگزار میشود که از شما یک کنه و مخل آسایش برای اطرافیان میسازد.
۷- مگر در خانه شما چای، روغن و… نمیخورند؟ همینها را از بیز بخر و پولدار شو.
اولاً من اگر به میزان نیازم خریداری کنم حجمش اینقدر کم هست که من را به سود موعود نمیرساند. ثانیاً مصرف من مثلاً روغن لادن است یا روغن لینا؛ اما اگر بخواهم از شرکت خریداری کنم باید روغن «بیز» بگیرم که کیفیت ندارد و ثانیاً قیمت روغنهای دیگر را بازار مشخص میکند ولی قیمت روغنهای بیز رقابتی نیست.
۱۵- مغالطه در مفهوم بازاریابی
۱ – طبق چیزهایی که در پرزنت گفتند عرضه مستقیم کالا بود که در اصل باید جنس ارزان دست ما میرسید و ما با کشیدن سودی روی آن، جنس را میفروختیم ولی این طور نبود و اجناس چند برابر قیمت اجناس بازار به دست ما میرسید.
۲ – جنسها باید دارای قیمتی رقابتی با بازار باشند که متأسفانه این طور نیست.
۳ – بازاریابی یعنی کالایی را از شرکت تحویل گرفتن و رساندن آن به مصرفکننده در حالی که در این شرکتها خود افراد بازاریاب، بازار شرکت هستند و مجبورند کالایی بخرند که به آن نیاز ندارند، نه اینکه واسطه انتقال کالا به مصرفکننده باشند.