گزارشی از بازتابهای خبری و اظهارنظرها و شکایت اعضای انصراف داده از شرکتهای بازاریابی شبکهای
برای تکمیل موضوعشناسی و تأیید نظرات محققان در خصوص ناسالم بودن فعالیت شرکتهای بازاریابی شبکهای که در حاضر در کشور فعال هستند گزارشی از بازتابهای خبری و اظهارنظرها و شکایات اعضای شرکتهای بازاریابی شبکهای که از ادامه همکاری با آنها منصرف شدهاند مطرح میشود تا ضمن آشنایی با دلایل انصراف و انفکاک آنها، به پشت پرده عملکرد این شرکتها پی ببریم.
مطالب این بخش مربوط به بیش از ۱۰۰ نفر از اعضای منفک شده شرکتهای مختلف بازاریابی شبکهای است که بر اساس موضوع دستهبندی شده است.
ماه سوم که یکی از دوستانم را دعوت کرده بودم و او از قبل راجع به این کارها اطلاع داشت، به من گفت که درآمد این کار درست نیست. من هم اول باور نکردم. چون در شرکت مجوز فعالیت شرکت را دیده بودم. ولی به خاطر اینکه به دوستم اثبات کنم که اشتباه میکند شروع به تحقیق کردم و تازه فهمیدم که من اشتباه میکردم نه دوستم. بعد هم بالاسریم که ادعای مذهبی بودن داشت، راجع به فتوای علما با بیادبی تمام گفت که علما نمیفهمند! توانایی تجزیه و تحلیل درست این شغل را ندارند!
۴- بد جلوه دادن سایر مشاغل
بارها و بارها من دیدم که خیلی از مشاغل جامعه را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در نظر کارآموزان به درد نخور جلوه میدهند که میتواند به آرامی باعث بیهویت و بیارزش شدن مشاغل و حتی افراد دیگر گردد و انگیزه و تمایل افراد را برای مشاغل سالم از بین ببرد که عواقب خطرناکی در پی دارد.
۵- تمسک به خرافات و عرفانهای دروغین
لیدرهای بازاریابی چنین القا میکنند که بازاریابی شبکهای روح دارد و در آن «اصل تکثیر» و «همانندسازی» حاکم است. مثلاً میگویند میزان خرید شما هر میزان باشد، روح بازاریابی شبکهای باعث میشود که زیرمجموعههایی که در آینده جذب میکنید، همان مقدار خرید داشته باشند، بنابراین شما خرید بالایی داشته باشید تا زیرمجموعههای شما هم خرید بالایی داشته باشند تا پورسانت و درآمدتان بالا باشد.
یا مثلاً القا میکنند که «هر فکر یا کاری حتی در خلوت خودت انجام دهی زیرمجموعههای تو نیز همان کارها را انجام میدهند» و به این وسیله متأسفانه مغز خیلی از افراد را شستشو میدهند، طوری که به معایب کار حتی فکر هم نمیکنند.
۶- ترویج اسراف و تجملگرایی
کالاهایی که در این شرکتها به اعضا میفروشند – که آنها هم باید به مصرفکننده بفروشند- نوعاً از کالاهای غیرضروری و آرایشی و بهداشتی است و به خاطر ضروری نبودن و قیمت بالا و کیفیت کم خریدار ندارد. وقتی این مشکل را به لیدرها میگوییم پاسخ میدهند که برای فروش بعضی محصولات باید حس نیاز را در مشتری برانگیزانید حتی در این مورد جزوه آموزشی در اختیار اعضا میگذارند که من نامش را «آموزش نحوه مخ زنی مشتریان» میگذارم.
۶- استفاده از روش مغالطه
لیدرها در جلسات خود برخی مطالب واقعی را با مطالب غلط و ناصحیح مخلوط میکنند و با دو مقدمه صحیح یا نیمه صحیح یک نتیجه غلط میگیرند. (مغالطه) یا مثلاً با گفتن سخنانی از امامان یا بزرگان تاریخ و حتی بیانات رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی و… و تعمیم ماهرانه و غلط این سخن به اهداف خودشان، ذهن افراد را که اکثراً جوان و کم اطلاع هستند، منحرف میکنند.