آشنایی با مفاهیم و اصطلاحات تخصصی بیمهای
تعریف بیمه
از بیمه تعاریف متعددی به عمل آمده که آَشناترین آن ماده یک قانون بیمه مصوب سال ۱۳۱۶ است که عقد بیمه را این چنین تعریف میکند: «بیمه عقدی است که به موجب آن یک طرف تعهد میکند در ازاء پرداخت وجه یا وجوهی، از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه خسارت وارده بر او را جبران نموده و یا وجه معینی بپردازد. متعهد را “بیمهگر”، طرف تعهد را “بیمهگذار”، وجهی را که بیمهگذار به بیمهگر میپردازد، “حق بیمه” و آنچه را که بیمه میشود، “موضوع بیمه” مینامند».
در این تعریف عناصر و ارکان اصلی تشکیل دهنده یک قرارداد بیمه، یعنی خطر، حق بیمه و خسارت مشخص میشود. در این تعریف، رابطه حقوقی بین بیمهگر و بیمهگذار به وجود میآید و بیمهگر تعهداتی را قبول میکند که تحت شرایط معینی و در صورت بروز حادثهای که در تعهد او است، زیان ناشی از آن را جبران نماید.
قرارداد بیمه یا بیمهنامه
تعریف بیمهنامه (Insurance Policy): ماده ۲ قانون بیمه میگوید: «عقد بیمه و شرایط آن باید به موجب سند کتبی باشد و سند مزبور موسوم به بیمهنامه خواهد بود». بیمهنامه به منزله سندی دال بر رضایت طرفین به انعقاد قرار داد بوده که با توجه به پیشنهاد بیمهگذار و موافقت بیمهگر تنظیم و پس از امضاء در اختیار بیمهگذار قرار میگیرد. در بیمهنامه باید مشخصات کامل عوامل و ارکانی که قرارداد بر اساس آن منعقد میگردد به وضوح قید شود تا از بروز اختلافات و مشکلات بعدی در روابط بیمهگر و بیمهگذار جلوگیری گردد.
تعریف عقد بیمه
عقد عبارتست از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد. در عقد بیمه رابطه حقوقی که بین بیمهگذار و بیمهگر به وجود میآید منشأ تعهد است. متعهد که بیمهگر است تعهد میکند که تحت شرایط معینی در صورت بروز حادثه که به تعهد بیمهگر تحقق میبخشد از بیمه شده رفع زیان کند. جز بیمه عمر، اصولاً بیمه عقدی است لازم، عقد لازم آنست که هیچ یک از طرفین معامله حق فسخ آن را نداشته باشد مگر در موارد مشخص.
بیمه گر
بیمه گر شخصی است حقوقی که در مقابل دریافت حق بیمه از بیمه گذار تعهد جبران خسارت و یا پرداخت وجه معینی را در صورت وقوع حادثه به عهده می گیرد در ماده ۳۱ قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمه گری چنین آمده است :
عملیات بیمه در ایران بوسیله شرکتهای سهامی عام ایرانی که کلیه سهام آنها با نام بوده و با رعایت قانون و طبق قانون تجارت به ثبت رسیده باشند انجام خواهد گرفت.
بیمهگذار
بیمهگذار شخص حقیقی یا حقوقی است که طرف تعهد بیمهگر است و شخصی است که با پرداخت حق بیمه جان، مال و مسئولیت خود و یا دیگری را برای مدت مشخص و معینی تحت پوشش بیمه قرار میدهد.
ماده ۵ قانون بیمه مقرر میدارد: بیمهگذار ممکن است اصیل باشد یا به یکی از عناوین قانونی نمایندگی صاحب مال یا شخص ذینفع را داشته یا مسئولیت حفظ آن را از طرف صاحب مال داشته باشد
مورد بیمه
مورد بیمه میتواند شخص، شیء، یا مسئولیت باشد. چنانچه مورد بیمه شخص باشد بیمهگر در مقابل فوت، حیات، بیماری، از کارافتادگی و نقص عضو بیمه شده متعهد خواهد بود. این نوع بیمه را بیمه اشخاص مینامند. در صورتی که مورد بیمه شیء باشد بیمهگر در مقابل خسارات وارد به آن شیء متعهد خواهد بود مثل آتشسوزی اموال منقول و غیرمنقول، بیمه حمل و نقل کالا، هواپیما و کشتی، بیمه اتومبیل، بیمه مرگ و میر حیوانات. این نوع بیمه را بیمه اشیاء مینامند. مورد بیمه ممکن است شخص و یا شیء نباشد بلکه مسئولیت بیمهگذار در مقابل دیگری باشد که در این صورت بیمهگر متعهد است چنانچه در نتیجه حادثهای که بیمهگذار مسئول آن باشد به دیگری خسارت وارد شود خسارت آن شخص را جبران نماید مانند بیمه مسئولیت اتومبیل، بیمه مسئولیت کارفرما در مقابل کارگران، بیمه مسئولیت حرفهای پزشکان و داروسازان، بیمه مسئولیت مالک در مقابل مستأجر. این نوع بیمه را بیمه مسئولیت مینامند
مبلغ بیمه شده
مبلغ بیمه شده (در بیمه اموال) ارزش واقعی شی مورد بیمه بوده یا مبلغی است که بیمهگر تعهد میکند در صورت وقوع حادثه تا آن میزان به بیمهگذار یا ذینفع قرارداد بیمه خسارت بپردازد. در بیمه اموال مبلغ بیمه شده باید معادل ارزش مال بوده و در صورتی که مبلغ بیمه کمتر از مبلغ واقعی باشد خسارت به نسبت مبلغ بیمه به مبلغ واقعی پرداخت خواهد شد. در بیمه اشخاص از آنجا که جان انسان قابل تبدیل به پول نیست هر مبلغی را که بیمهگذار تعیین نماید در صورتی که مورد موافقت بیمهگر قرار گیرد در صورت وقوع خطر مرود تعهد، بیمهگر ملزم به پرداخت آن به ذینفع یا بیمه شده خواهد بود.
حق بیمه
حق بیمه وجهی است که بیمهگذار به بیمهگر میپردازد تا در مقابل، بیمهگر در صورت وقوع حادثه و ایجاد خسارت زیان وارده را جبران کند و یا مبلغی به بیمهگذار و یا ذینفع از قرارداد یا اشخاص ثالث بپردازد حق بیمه را بهای خطر مینامند و مبلغ آن بستگی به شدت و ضعف احتمال وقوع دارد.
خسارت یا غرامت
خسارت عبارتست از زیان وارده به مورد بیمه که در نتیجه وقوع حادثه ایجاد میشود و جبران آن در تعهد بیمهگر میباشد در بعضی موارد تعهد بیمهگر ممکن است بدون وقوع حادثه نیز تحقق پیدا کند مانند پرداخت سرمایه بیمه در انتهای مدت در صورت حیات بیمه شده (در بیمه عمر و پسانداز) و یا برقراری مستمری بازنشستگی و نظایر آن.
مدت بیمه
مدت بیمه فاصله زمانی بین ابتدا و انتهای تعهد بیمهگر است که در طول این زمان بیمهگر متعهد جبران خسارتهای مورد تعهد میباشد مدت بیمه در بیمههای اموال معمولاً یکسالاست.
فرانشیز
(به مبلغی از خسارت گفته میشود که به عهده بیمهگذار بوده و بیمهگر نسبت به آن تعهدی ندارد.)
با اصطلاع فرانشیز همه بیمه گران و حتی بیمه گذاران آشنایی دارند و میدانند منظور از آن قسمتی از خسارت است که بیمه گر پرداخت نمیکند و به عهده بیمه گذار باقی میماند. فرانشیز تلفظ فرانسوی franchise است و به این کلمه در انگلیسی فرانچایز گفته میشود. ریشه این واژه لاتین است و به معنی معافیت و اغماض میباشد. در اصطلاح فنی بخشی از خسارت است که در رابطه بین بیمه گر و بیمه گذار از آن اغماض و صرفنظر میشود. با توجه به اینکه فرانشیز تقریباً در تمام انواع بیمه مطرح است به نظر میرسد بحث نسبتاً جامعی نسبت به آن خالی از فایده نباشد. در این بحث، ابتدا منظور از کلمه فرانشیز و موارد استفاده صحیح آن را بررسی میکنیم و سپس توجیه آن را مورد توجه قرار می دهیم و پس از آن اجرای فرانشیز را در سه دسته بیمه های اموال و اشخاص و مسئولیت توضیح می دهیم.
۱- منظور از کلمه فرانشیز
در عمل منظور از این کلمه در رابطه بین بیمه گر و بیمه گذار میزانی از خسارت است که بهرحال به عهده بیمه گذار میباشد. مثلاً اگر در یک بیمه نامه رقم تعیین شده برای فرانشیز صدهزار ریال باشد این مبلغ از خسارت قابل پرداخت کسر خواهد شد. اگر خسارت سیصد هزار ریال باشد بیمه گر دویست هزار پرداخت خواهد کرد و اگر خسارت صدهزار ریال و یا کمتر باشد پرداختی صورت نخواهد گرفت. اما این ترتیب با معنای لغوی فرانشیز مطابقت ندارد. زیرا اگر معنای فرانشیز اغماض و یا صرف نظر کردن است بایستی از خسارت تا صدهزار ریال صرفنظر شود ولی اگر خسارت بیش از این مقدار بود تماما پرداخت گردد. در مثال بالا خسارت سیصد هزار ریالی بایستی به طور کامل جبران شود. در کشور ما از ابتدا در مورد اجراء فرانشیز چنین اشتباهی صورت گرفته و در حال حاضر به صورت یک عرف مسلم درآمده است. اما اگر بخواهیم اصطلاحات را به جای خود به کار بریم روشی که ما عمل میکنیم در زبانهای انگلیسی و فرانسه معروف به deductible است که به انگلیسی دیداکتیبل و به فرانسه دودوکتیبل تلفظ میشود.
۲- انواع فرانشیز
در ادامه بحث با پیروی از عرف و با مسامحه فرانشیز را برای تمام مواردی که مبلغی از خسارت کسر میشود به کار خواهیم برد. اما انواع فرانشیز به شرح زیر است:
الف) در بسیاری موارد فرانشیز رقمی معین و ثابتی است که از خسارت کسر میشود.
ب) در بعضی موارد فرانشیز درصدی از مبلغ بیمه است و هر قدر مبلغ بیمه بیشتر باشد فرانشیز به همان نسبت بالاتر خواهد بود.
ج) در مواردی دیگر خسارت درصدی ثابت از خسارت است. به عبارت دیگر بیمه گذار براساس درصدی معین که معمولاً کوچک است با بیمه گر در تحم خسارت سهیم میشود.
۳- توجیه فرانشیز
فرانشیز یکی از مباحث مهم در مدیریت خطر است. اصولاً نیاز به پوشش ببیمه ای توجیه کننده رجوع بیمه گذار به بیمه گر است. یعنی بیمه گذار نگران ایجاد خسارتهایی است که تحمل آن از عهده او خارج باشد. بیمه گذار از خسارتهای کوچک واهمه ندارد. مثلاًاگر تصادف اتومبیل منجر به سائیدگی مختصر گلگیر و یا شکستن یک چراغ کوچک شود موجب نگرانی مالک آن نیست. او نگران حوادثی است که سبب وارد شدن خسارت چند میلیون ریالی برای خودش و همچنین طرف تصادف او شود و یا سبب بروز خسارت جانی گردد که بایستی هزینه معالجه و دیه آن را بپردازد. گاهی برای یک شخص مثلاًراننده یا پزشک یا داروساز یا صاحب رستوران وضعیتی پیش میآید که زیان دیده با مراجعه به مراجع قضایی خسارتی از او مطالبه میکند که چند برابر همه داراییهای او است. جبران اینگونه خسارتها جز از طریق بیمه و به کمک بیمه گران امکانپذیر نیست ولی اگر خسارت در حد فرانشیز باشد همه قادر به تحمل آن هستند. صرفنظر از استدلال فوق توجیهات دیگری هم برای اعمال فرانشیز وجود دارد از این قرار:
الف) بهرحال وجود فرانشیز در همه بیمه نامه ها مقدار قابل ملاحظه ای از تعهد بیمه گر می کاهد و همین میتواند موجب تخفیف و ارزانتر شدن حق بیمه شود.
ب) وجود فرانشیز، اگر نه همیشه، بلکه در بسیاری موارد موجب توجه بیشتر بیمه گذار به رعایت تدابیر احتیاطی و از جمله مقررات رانندگی و ضوابط حرفهای میشود و این به سود جامعه است.
ج) در بعضی موارد وجود فرانشیز موجب کاهش استفاده بیمه گذار از پوشش ببیمه ای میشود مثلاًدر بیمه درمان وجود فرانشیز مانع از مراجعات مکرر و صرفاً احتیاطی و ناشی از وسواس بیمه شده به مراکز درمانی و پزشک میشود.
د) وجود فرانشیز مراجعات بیمه گذاران را برای دریافت خسارتهایی جزیی منتفی میکند و این خود در هزینه های اداری بیمه گر اثر قابل ملاحظهای دارد. کاهش هزینه های اداری نیز میتواند موجی برای ارزانتر شدن حق بیمه ها باشد.
۴- فرانشیز در بیمه های اموال
صرفنظر از روشهایی که در کشور ما و یا در سایر نقاط متداول است اصولاً وجود فرانشیز در همه انواع بیمه توجیه منطقی دارد. برای اجتناب از طولانی شدن بحث طرز عمل شرکتهای بمیه را در بعضی از انواع رایج بیمه های اموال مورد توجه قرار دهیم.
الف) در بیمه های آتش سوزی غالباً از اعمال فرانشیز خودداری میشود زیرا معمولاً خسارتهای آتش سوزی ارقام بزرگی را تشکیل میدهد و کسر مبالغ جزیی فرانشیز اثر قابل توجهی در روابط بیمه گر و بیمه گذار ندارد. فقط در پوششهایی که به عنوان خطرات اضافی در بیمه نامه های آتش سوزی ارایه میشود اعمال فرانشیز متداول است. مثلاً در بیمه زلزله فرانشیز ۱۵ درصد خسارت است. همچنین در بیمه سیل و طوفان اعمال خسارت جزیی در مواردی دیده میشود.
ب) در بیمه های باربری بیمهنامهای صادر میشود به نام بیمه با شرط که سابقاً به آن ALL RISK میگفتند در این نوع بیمه هیچگونه فرانشیزی اعمال نمیشود. در بیمه با شرط B برای خسارات خصوصی فرانشیزی به صورت درصد وجود دارد که بر مبنای مبلغ بیمه اعمال میشود (مبلغ هر بسته) ولی در این نوع بیمه برای خسارات مشترک یا جنرال فرانشیز اعمال نمیشود.
ج) معمولاً در بیمه های مهندسی فرانشیز قابل توجهی اعمال میشود.
د) در بیمه بدنه اتومبیل فرانشیز به طور معمول وجود دارد و میزان آن بسته به نوع خسارت متغیر است. مثلاً برای خسارت کلی و یا جزیی رقم فرانشیز ممکن است ثابت یا درصد معینی از خسارت باشد. حتی برای بعضی اجزاء اتومبیل فرانشیز خاص معین میشود.
۵- فرانشیز در بیمه اشخاص
بیمه های اشخاص عمدتاً سه نوع هستند که عبارتند از بیمه های عمر، حادثه، درمان
الف) در بیمه های عمر فرانشیز نه متداول است و نه توجیه دارد. بیمه گذار علاقه مند است سرمایه بیمه عمر با مبلغ معین داشته باشد و لذا کسر مبلغی از آن بابت فرانشیز موردی ندارد. توجه داشته باشیم که اصولاً در بیمه عمر اطلاق خسارت به مبلغ بیمه نادرست است. به عبارت دیگر در بیمه عمر خسارتی وجود ندارد که ما سهمی از آن را بر عهده بیمه گذار بگذاریم. بیمه عمر نوعی رابطه مالی و به منظور ایجاد پسانداز برای دوران کهولت و یا برای بازماندگان است.
ب) در بیمه های حادثه که خسارت نقص عضو و یا از کارافتادگی پرداخت میشود، قرار دادن مبلغی به عنوان فرانشیز از نظر فن و منطق ببیمه ای مانعی ندارد ولی معمول نیست و به ندرت در قراردادهای بیمه دیده میشود. حتی برای هزینه معالجات که بعنوان تعهدی اضافی در بیمه حوادث متداول است، فرانشیز مطرح نیست.
ج) در بیمه های درمان وجود فرانشیز به صورت یک قاعده و عرف مسلم درآمده است. در کلیه سیستمهای بیمه درمان فرانشیز به خصوص برای هزینه های دارو و حقالزحمه پزشک وجود دارد. در این جا اشاره به یک نکته جالب در بیمه درمان ضروری است و آن اینکه در بیمه درمان شخص بیمه گذار است که در مورد لزوم مراجعه به پزشک و ایجاد هزینه تصمیم میگیرد و بدیهی است که افراد از لحاظ وضعیت روحی متفاوت هستند. بعضی به محض احساس ناراحتی با فرض وجود یک بیماری خطرناک بیدرنگ به یک یا چند پزشک و انجام دادن آزمایشات پزشکی اقدام میکنند. بعضی دیگر در مراجعه به پزشک اصولاً بیمیل هستند. لذا وجود فرانشیز تا حدودی از مراجعات غیرضروری جلوگیری میکند.
ناگفته نماند که در اغلب کشورها بیمه گرانی هستند، به خصوص بیمه گران تعاونی، که با دریافت حق بیمه دیگری فرانشیز را هم تحت پوشش قرار میدهند و این رویه گرچه نوعی حمایت بیشتر از بیمه شدگان است ولی فرانشیز را منتفی میسازد.
۶- فرانشیز در بیمه های مسئولیت
بیمه های مسئولیت هم در حقیقت نوعی از بیمه های اموال است. در همه بیمه های مسئولیت میتوان شرط فرانشیز را پیشبینی کورد. لذا بهتر است بین بیمه های مسئولیت اختیاری و بیمه های مسئولیت اجباری تفکیک قایل شویم.
الف) در بیمه های مسئولیت اختیاری از هر نوع که باشد بیمه گذار خود میتواند تا حد معینی که متناسب با وضعیت مالی و گستره فعالیت او است رقمی را به عنوان فرانشیز قبول کند به این ترتیب حق بیمه کمتری پرداخت نماید. بدیهی است خسارات کوچک که در حد فرانشیز باشد را بیمه گذار مستقیماً جبران میکند و بیمه گر تعهدی نخواهد داشت.
ب) در بیمه های مسئولیت اجباری که بنا به مصالح اجتماعی و به حکم قانون برقرار میشود، وجود شرط فرانشیز قابل توجیه نیست. زیرا اولاً برای زیانده مشکل است که بخشی از خسارت را از بیمه گذار مسئول مطالبه کند و برای بقیه به بیمه گر او مراجعه نماید. به خصوص اینکه معمولاً در قوانین بیمه مسئولیت اجباری، برای زیاندیده حق مراجعه مستقیم به بیمه گر پیشبینی میشود و زیاندیده میتواند حتی بدون مراجعه به مسئول حادثه، خسارت خود را مطالبه کند. از جمله فواید عملی این قاعده مراجعه مستقیم زیاندیدگان به صندوق تأمین خسارت بدنی (در بیمه مرکزی) برای مواردی است که مسئول حادثه شناخته نشود.
خطر یا موضوع بیمه شده
خطر به امری گفته میشود که در صورت وقوع آن بیمهگر موظف به انجام تعهد خود میگردد مثل آتشسوزی، سیل، سرقت، سقوط هواپیما، تصادف اتومبیل، فوت انسان و نظایر آن.
مشخصات خطری که قابل بیمه شدن میباشد به شرح زیر است:
الف) محتملالوقوع باشد (حتیالوقوع نبوده و وقوع آن غیرممکن نباشد)
ب) خارج از اراده بیمهگذار اتفاق افتد (عمدی نباشد)
ج) از نظر حرفه بیمهگری خطرات باید پراکندگی داشته و متجانس باشند در ضمن بیمه آنها به قدر کافی عرضه شود.
بیمهنامه
بیمهنامه سندی است که با توجه به قانون و مقررات بیمه و با توجه به پیشنهاد بیمهگذار و موافقت بیمهگر تنظیم شده و از طرف بیمهگر در اختیار بیمهگذار قرار میگیرد در بیمهنامه حدود وظایف و تکالیف و تعهدات طرفین تحت عناوین شرایط عمومی شرایط پیوست و شرایط خصوصی تعیین میگردد.
ماده سه قانون بیمه در ایران مقرر میدارد امور ذیل باید به طور صریح در بیمهنامه قید شود. تاریخ انقضای قرارداد، اسم بیمهگر و بیمهگذار، موضوع بیمه، ابتدا و انتهای بیمه، حادثه و یا عملی که عقد بیمه به مناسبت آن به عمل آمده است حق بیمه، میزان تعهد بیمهگر در صورت وقوع حادثه.
الحاقیه
الحاقی یا الحاقیه ورقهای است که بعد از صدور بیمه نامه ممکن است توسط بیمهگر صادر گردد چنانچه بعد از صدور بیمهنامه بیمهگذار درخواست تغییراتی در بیمهنامه بنماید این تغییرات توسط اوراق الحاقی انجام میگیرد صدور الحاقی بجز مواردی که طبق شرایط بیمهنامه برای بیمهگر پیشبینی شده بدون موافقت کتبی بیمهگذار انجام نمیشود مگر در درجات بیمهنامه اشتباهی رخ داده باشد که بیمهگر شخصاً نسبت به تصحیح آن با صدور الحاقی اقدام خواهد نمود.
شرایط بیمهنامه
مجموعه شرایط بیمهنامه که درباره اساس قرارداد، وظایف و تعهدات طرفین قرارداد استثنائات و سایر شرایط حاصل بین بیمهگر و بیمهگذار به موجب قانون و مقررات بیمهای تنظیم میگردد، شرایط بیمهنامه نامیده میشود که دارای دو قسمت به شرح زیر است.
الف) شرایط عمومی بیمهنامه
شرایط عمومی بیمهنامه به شرایطی گفته میشود که کاربردی عام دارد و غالباً در متن بیمهنامه درج می گردد و ناظر به مقررات آمره قانون بیمه بوده و طرفین قرارداد ملزم به رعایت مفاد آن میباشند.
ب) شرایط خصوصی بیمهنامه
شرایط خصوصی بیمهنامه توافقهای خاصی است که بین بیمهگر و بیمهگذار مورد موافقت قرار میگیرد و در صورت مغایرت با شرایط عمومی بیمهنامه شرایط خصوصی ارجحیت دارد.
شرایط اساسی صحت عقد
طبق قانون مدنی ایران برای صحت هر معامله شرایط زیر اساسی است:
۱. قصد طرفین و رضای آنها
۲. اهلیت طرفین
۳. موضوع معینی که مورد معامله باشد
۴. مشروعیت جهت معامله
این شرایط اساسی است و نبودن هر کدام موجب بطلان قرارداد میشود و درست مثل این است که عقدی واقع نشده باشد .
فرمهای پیشنهادی بیمهنامه
در اغلب رشتههای بیمه، بیمهگر ورقه مخصوص چاپی را که پیشنهاد بیمه نامیده میشود در اختیار بیمهگذار قرار میدهد که او با تکیل برگ پیشنهاد شرایط و خصوصیات آنچه را که میخواهد بیمه نماید در اختیار بیمهگر میگذارد لازم به ذکر است که بیمهگر نیز حق دارد اطلاعاتی را که برای ارزیابی خطر بیمه شدنی ضروری تشخیص میدهد به دست آورد هر چند درخصوص بیمهنامههای با مبلغ بیمه پایین غالباً بیمهگر به اطلاعات داده شده در برگ پیشنهاد بیمهگذار اکتفا مینماید در ضمن بعضی از اطلاعات مندرج در برگ پیشنهاد را منحصراً بیمهگذار دارد و بیمهگر به راحتی نمیتواند به آنها دست یابد مانند اطلاع از بیماریهای موروثی جهت بیمه عمر، لذا اهمیت دقت و صحت در پاسخگویی به سؤالات برگ پیشنهاد مذکور در واقع اساس شرایط قرارداد بیمهای است که بعداً صادر میگردد.
تسلیم پیشنهاد بیمه به تنهایی برای هیچ یک از طرفین تعهدی ایجاد نمینماید و همانگونه که بیمهگر حق دارد درخواست پیشنهاد دهنده را غیرقابل قبول اعلام کند بیمهگذار نیز میتواند از پیشنهاد خود منصرف شود لکن در صورت صدور بیمهنامه مطالب مندرج در برگ پیشنهاد برای بیمهگذار الزامی آورده بود و پیشنهاد مذکور جزء لاینفک قرارداد محسوب میشود و در صورتی که با دقت و صحت و از روی حسن نیت کامل به مطالب آن پاسخ داده نشود، ضمانت اجراهای مختلفی را برای بیمهگذار در پی خواهد داشت.
تلف کلی واقعی
تلف کلی واقعی به حالتی اطلاق میشود که شئ بیمه شده، به علت وقوع حادثه کاملاً منهدم شده و یا آسیب وارد به آن به نحوی باشد که آن شئ خاصیت خود را از دست بدهد و یا به طور کامل و قطعی از تصرف بیمه گذار خارج گردد. مثال انهدام کامل این است که موضوع بیمه در اثر آتشسوزی کاملاً سوخته و آنچه باقی میماند قابل استفاده نباشد. در حالت دوم میتوان از کالایی مانند سیمان نام برد که در نتیجه رطوبت سفت شده و خاصیت خود را از دست بدهد و بیمه گر متعهد است چنانچه خطری که موجب خسارت شده تحت پوشش بیمه باشد، زیان وارده را بر مبنای تلف کلی واقعی پرداخت نماید. اگرچه در حالت سوم موضوع بیمه در واقع وجود دارد ولی بیمه گذار به آن دسترسی ندارد. در رابطه با تلف کلی واقعی، که کاربرد آن بیشتر در بیمه باربری و به خصوص بیمه کشتی و کالاست، اختلافات زیادی بین بیمه گر و بیمه گذار در کشورهای اروپا پدید آمده و دعاوی مطروحه به دادگاه ارجاع گردیده است که در هر مورد با توجه به موضوع اختلاف رأی صادر شده است. در صورتی که کشتی به شدت به صخره برخورد کند و کاملاًدر هم شکسته شود چنانچه اجزایی از آن مثلاً قایق های نجات، طناب ها و بعضی از قطعات لوازم دیگر کشتی قابل استفاده باشد، بازیافت آنها تغییر در موضوع تلف کلی واقعی کشتی ایجاد نخواهد کرد. بیمه گر موظف است خسارت را بر مبنای تلف کلی واقعی پرداخت کند منتهی ارزش اجزاء بازیافتی از خسارت کسر خواهد شد. یک کشتی ممکن است در حالی که به شدت آسیب دیده به بندر وارد شود لکن ادامه سفر آن مستلزم صرف هزینه زیادی باشد، حال چنانچه تعمیر این کشتی در بندری که به آن وارد شده و یا انتقال آن به بندر دیگر جهت تعمیر امکانپذیر نباشد، این کشتی تلف شده کلی واقعی تلقی میگردد. چنین کشتی ای قابلیت دریانوردی را از دست داده است بنابراین بیمه گر موظف به جبران خسارت آن بر مبنای تلف کلی واقعی خواهد بود.
در رابطه با کالای فاسدشدنی این سؤال همواره مطرح است که چنانچه این کالا پس از رسیدن به مقصد ظاهر سالم داشته ولی به سبب حادثه ای که به وقع پیوسته به رغم ظاهر سالم آن، کالا فاسد بوده و قابل استفاده نباشد آیا در مورد این کالا تلف کلی واقعی صدق میکند؟ یا این که چون کالا ظاهر سالم دارد خسارت بر مبنای تلف کلی واقعی قابل پرداخت نمیباشد. البته در اینجا دو حالت متصور است. یکی این که فساد کالا طوری است که این کالا به هیچوجه قابل استفاده نبوده و باید معدوم شود مانند میوه انار که صادرات آن امروزه رایج است و چنانچه این کالا به کشورهای دور دست حمل شود در سردخانه کشتی نگهداری میشود. مواردی بوده که پس از رسیدن چنین محموله ای به کشور مقصد مشاهده شده که کل محموله به علت تغییر درجه حرارت سردخانه کشتی اعم از مثبت و یا منفی فاسد شده و قابل مصرف نبوده و آن را معدوم کردهاند. بدیهی است در چنین حالتی تلفن کلی واقعی محرز است.
حالت دوم زمانی است که کالای فاسد شدنی یا آسیب پذیر پس از رسیدن به مقصد کلاً خسارت دیده و برای واردکننده آن کالا قابل استفاده نیست لکن از آن کالا میتوان در جهتی دیگر استفاده کرد. در این صورت کالا تلف شده کلی واقعی تلقی نمیشود زیرا بازیافتی آن قابل استفاده است، گرچه برای بیمه گذار قابل استفاده نباشد. مثلاً چنانچه موضوع بیمه ورقه های فلزی باشد که جهت تهیه قوطی کنسرو مواد غذایی خریداری شده است. حال چنانچه این ورقه ها به علت آبدیدگی اکسیده شده و بیمه گذار نتواند از آنها برای تهیه قوطی مواد غذایی استفاده کند نمیتوان چنین کالایی را تلف شده کلی واقعی تلقی کرد، زیرا از این ورقه های فلزی میتوان برای تهیه قوطی واکس کفش یا مواد دیگری از این قبیل استفاده کرد.
همچنین اگر محموله ای شامل چند قسمت باشد و برای هر قسمت مبلغ معینی در بیمه نامه قید شده باشد، چنانچه یک یا چند قسمت از این محموله دچار خسارت شدید شده باشد، تلف کلی نسبت به آن قسمت یا قسمت های آسیب دیده صدق میکند؛ هر چند به بقیه کالا خسارت وارد نشده باشد.
تلف کلی واقعی در مورد کرایه کشتی یا کالا با توجه به اشکال مختلف قرارداد حمل به صورت موردی مطرح میگردد. جز در حالتی که به علت غرق شدن کشتی و کالا، کرایهای (کرایه کشتی یا کالا) که ریسک آن متوجه مالک کشتی باشد نیز از بین میرود و اطلاق تلف کلی واقعی کرایه مصداق پیدا میکند؛ در موارد دیگر چنین نیست. مثلاً چنانچه کشتی به تنهایی غرق شود، کرایه حمل کالا از بین رفته کلی واقعی تلفن نمیشود زیرا مالک کشتی میتواند محموله را با کشتی دیگری به مقصد حمل کند. همچنین در صورت تلفن شدن کالا، نمیتوان کرایه آن را تلف شده واقعی به شمار آورد، زیرا مالک کالا ممکن است حق داشته باشد کالای دیگری را جایگزین آن کند و یا مالک کشتی ممکن است کالای دیگری را برای حمل به همان مقصد در کشتی بارگیری کند.
تلف کلی فرضی
تلف کلی فرضی به حالتی اطلاق میشود که شیء بیمه شده به طور کامل از بین نمیرود و یا به طور قطع از دسترس بیمه گذار خارج نمیشود، لکن در حالت اول هزینه نجات و تعمیر آن از ارزش آن شیء تجاوز میکند و در حالت دوم نیز بازیابی آن قطعی نیست. در چنین حالتهایی اصطلاح تلف کلی فرضی به کار میرود که این اصطلاح مختص حمل و نقلهای دریایی است.
هرگاه کشتی به شدت به صخره برخورد کند و نشانه هایی از اینکه صدمات وارد به آن زیاد است وجود داشته باشد و یا کشتی در محلی غرق شود که امکان نجات آن با توجه به وسایل مدرن امروزی وجود داشته باشد ولی در مورد اقدام به نجات و هزینه نجات و این که آیا پس از نجات کشتی قبالیت دریانوردی خواهد داشت یا نه و اصولاً اینکه موفقیت در این زمینه چه میزان است و مسائلی از این قبیل تردیدهایی وجود داشته باشد، مورد از مصادیق تلف کلی فرضی است. در چنین مواردی است که مالک کشتی باید کلیه جنبه های مثبت و منفی قضیه را بررسی کرده و نهایتاً تصمیم بگیرد که آیا صلاح و صرفه در این است که از کشتی ترک مالکیت کرده و آن را به بیمه گر تحویل دهد و خسارت خود را به مبنای مبلغ بیمه شده دریافت نماید و یا این که اقدام به نجات کشتی کرده و هزینه های نجات و تعمیر را مطالبه نماید. بدیهی است در صورت تصمیم به نجات کشتی هزینه هایی که تحت عنوان sue and labour (هزینههای تعقیب و اقدام) در تعهد بیمه گر میباشد قابل پرداخت خواهد بود.
در صورتی که کشتی در زمان جنگ به تصرف نیروی دشمن درآید، از مصادیق تلف کلی فرضی میباشد، مشروط بر این که در زمان ترک مالکیت کشتی همنان در تصرف دشمن باشد.
در صورتی که خسارت کشتی بر مبنای تلف کلی فرضی پرداخت شود مالکیت کشتی موضوع بیمه به بیمه گر منتقل میشود. در این حالت بیمه گرد حق دارد هر نوع کرایه ای را هم که ارتباط به امر دیانوردی کشتی داشته وصول نماید. چنین کرایهای از نظر مالک کشتی تلف شده کلی تلقی میگردد. البته در چنین حالتی ممکن است مالک کشتی نتواند کرایه تلف شده را از بیمه گر مربوط مطالبه نماید به این علت که کرایه در اثر حادثه تحت پوشش بیمه تلف نشده بلکه به علت ترک مالکیت تلف شده است.
در رابطه با کالا معمولاً تلف کلی واقعی زمانی تحقق پیدا میکند که خسارت وارد شده به کالا در اثر حادثه تحت پوشش بیمه بیش از ۵۰ درصد ارزش کالا باشد، مشروط بر این که کالا به مقصد نرسیده باشد. در صورت رسیبدن کالا به مقصد ولو این که دچار خسارت شدید شده باشد تلف کلی فرضی به آن اطلاق نمیشود. ضمناً قاعده ۵۰ درصد مربوط به حالتی نیست که کالا به صورت total loss بیمه شده باشد. زیرا total loss اعم است از تلف کلی واقعی و تلف کلی فرضی. همچنین اگر بیمه نامه بدون پوشش خسارت جزء، به استثناء خسارت جزء ناشی از به گل نشستن، غرق شدن و آتش سوزی کشتی صادر شده باشد و این خطرات واقع نشده باشد، قاعده ۵۰ درصد اعمال نخواهد شد.
در صورتی که کالا به خاطر منافع مشترک مالک کشتی (صاحبان کالا و کرایه) به دریا ریخته شود (jettison) و یا به نحو دیگری به خاطر منافع مشترک مذکور فدا (Sacrifice) شود در صورتی که میزان آنچه مورد تغذیه قرار میگیرد بیش از ۵۰ درصد باشد تلف کلی فرضی تحقق پیدا میکند و صاحب کالا میتواند از طریق ترک مالکیت مطالبه خسارت کند. همچنین مجموع آنچه مورد تفدیه قرار میگیرد و خسارتی که به خود کالا وارد میشود اگر از ۵۰ درصد ارزش کالا بیشتر باشد تلف کلی فرضی تحقق پیدا میکند. در این حالت نیز بیمه گذار حق دارد خسارت خود را از طریق ترک مالکیت مطالبه نماید زیرا تلف کلی فرضی تحقق یافته است.
کشتی ممکن است در بین راه دچار حادثه شده و قابل تعمیر نباشد و سفر کشتی خاتمه پذیرد، این حالت موجب تلف کلی فرضی محموله کشتی نخواهد بود زیرا فرمانده کشتی میتواند کالا را به کشتی دیگری منتقل کرده و به مقصد حمل نماید.