بازار مالی و انواع آن
تعریف بازار مالی
بازار مالی (به انگلیسی: Financial market ) با تقسیم کل سیستم اقتصاد یک کشور به دو بخش واقعی و مالی، بخش مالی را میتوان به عنوان زیرمجموعهای از نظام اقتصادی تعریف کرد که در آن وجوه، اعتبارات و سرمایه در چارچوب قوانین و مقررات مشخص از طرف پسانداز کنندگان و صاحبان پول و سرمایه به طرف متقاضیان، جریان مییابد.
بازارهای مالی نیز بازارهایی هستند که در آنها داراییهای مالی مبادله می شوند. داراییهای مالی داراییهایی مثل سهام و اوراق قرضه هستند که ارزش آنها به ارزش تولیدات و خدمات ارایه شده توسط شرکتهای منتشر کننده آنها وابسته است. تفاوت داراییهای مالی با داراییهای واقعی در این است که داراییهای واقعی ماهیت فیزیکی دارند مانند اتومبیل، املاک و مستغلات، و وسایل منزل.
یکی از راههای سرمایه گذاری خرید داراییهای مالی است. مزیت خرید داراییهای مالی نسبت به خرید داراییهای واقعی از دیدگاه اقتصادی این است که اولا دارایی واقعی کالای مصرفی است نه وسیله پس انداز و سرمایه گذاری. دوم اینکه خرید داراییهای واقعی و بلااستفاده نگه داشتن آنها به امید گرانتر شدن در آینده به معنای بلااستفاده نگه داشتن منابع کشور است و ارزش افزوده ای ایجاد نمی کند. مگر آنگه از آن استفاده شود. مثل اینکه شخصی اتومبیل و یا خانهای بخرد و آن را اجاره دهد. چند نوع از داراییهای مالی عبارتند از: سپرده های سرمایه گذاری در بانکها، طرح های بازنشستگی که توسط صندوقهای بازنشستگی ارایه می شود، انواع بیمه نامه های شرکتهای بیمه و در نهایت اوراق بهادار قابل داد و ستد در بورس اوراق بهادار که توسط کارگزاران خرید و فروش می شود.
در اقتصاد، بازار مالی به مکانیزمی اطلاق می شود که امکان خرید و فروش سهام ، کالا یا هر محصول قابل تبادلی را برای مشارکت کنندگان با هزینه ای پایین فراهم می آورد. بازارهای مالی چند صده اخیر رشد قابل توجهی داشته و به طور مستمر درحال تکامل و افزایش نقدینگی در جهان است. وظیفه بازارها گردآوری خریداران و فروشندگان علاقه مند به مشارکت در بازار است. در واقع تمامی بازارهای مالی در پی گردآوری سرمایه و برقراری ارتباط بین جویندگان سرمایه (قرض گیرندگان) و دارندگان سرمایه (قرض دهندگان) هستند.
تاریخچه بازار مالی در ایران
برای آشنایی شما به بازار مالی ایران بهتر میباشد که در ابتدا یک خلاصه ای از اقتصاد ایران قبل از سال ۱۹۷۹ که انقلاب در ایران شد ایران دارای یک اقتصاد پر رونق با رشد بسیار زیاد قبل از انقلاب بود به طوری که کشاورزی تا سال ۱۹۷۰، صنعتی شده بود، با این وجود این رشد دکترین حد خود در سال ۱۹۷۸ رسید که به دلیل فرار سرمایه از ایران در حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیون دلار بوده است قبل از انقلاب، بعد از انقلاب، دولت ایران دارای تغییرات اساسی بوده است که شامل :
۱- ملی ساختن صنعت نفت و گاز ایران.
۲- تقسیم اقتصاد به ۳ قسمت اصلی به نامهای
- State
- Co opestive
- خصوصی که بیشتر شامل شرکتهای غیر دولتی و خصوصی بوده است.
۳- تولید یک مجلس ملی ۵ ساله اقتصادی
۴- دادن اجازه کامل به دولت برای امنیت گذاری و تأمین سوبسید
۵- برنامه بلند مدت و هدفهای بلند مدت دولت ایران از زمانی که اقتصاد به استقلال کامل رسیده بوده تأمین استاندارد بالای زندگی برای شهروندان و اشتغال کامل بوده است. ولی در آخر قرن ۲۰، اقتصاد ایران با مشکلات زیادی مواجه شد
۶- افزایش جمعیت ایران به صورت زیاد در بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰ بوده است. با وجود این که جمعیت زیادی از ایران در بخش کشاورزی مشغول به کار بودهاند ولی محصولات کشاورزی افتی چشمگیر از سال ۱۹۶۰ روبرو بوده است
۷- ایران به عنوان یک وارد کننده مواد کشاورزی تبدیل شد. در این زمان، کمبود کار و رونق و این بخش (کشاورزی) موجب افزایش کوچ مردم از این نواحی به تهران و شهرهای اصلی شد. ۸ سال جنگ ایران با عراق که در حدود ۳۰۰,۰۰۰ نفر کشته و بیشتر از ۵۰۰,۰۰۰ نفر زخمی بر جای گذاشت. هزینه این جنگ در حدود ۵۰۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است. بعد از درگیریهای بین ایران و عراق، دولت سعی در شناخت و رونق اقتصادی ایران با تکیه بر توسعه بخش ارتباطات، حمل و نقل با تولیدات، بهداشت آموزش و پرورش و انرژی که شامل انرژی اتمی نیز بوده است پرداخت که این روش را با کمک با درآمیختن زیرساختهای ارتباطات و حمل و نقل با کشورهای همسایه پرداخت اگر در نظر بگیرم که تحریم های اقتصادی بر ایران تحمیل نمیشد تولید ناخالص داخلی ایران انتظار میرفت که با رشد۲.۴٪ به دلیل افزایش سرمایه گذاریهای خارجی از آنجایی که قدرت اقتصادی ایران در سالهای آتی گسترش پیدا خواهد کرد و اولین نقش رقیب ایران که کشور متعددی میباشد که با رشد پایین اقتصادی روبرو شده است، ایران میتواند به طور آزادانه به سیاستهای منطقه ای خود متمرکز شود این نسخه در آن خواهد داشت که نفوذ ایران بر کشورهای همسایه از جمله عراق را بیشتر کند.
در علم مالی، بازار های مالی این موارد را تسهیل می کنند:
- افزایش سرمایه در بازارهای سرمایه
- انتقال ریسک در بازارهای مشتقات مالی
- کشف قیمت
- داد و ستدهای بین المللی با همکاری بازارهای مالی جهان
- انتقال نقدینگی در بازارهای پولی
- معاملات بین المللی در بازارهای ارز
- و در کل، افرادی که نیازمند سرمایه هستند را به افرادی که تمایل به سرمایهگذاری دارند معرفی میکنند.
عموما قرض گیرنده رسیدی را به قرض دهنده میدهد که بازپرداخت سرمایه را تضمین میکند. این رسیدها اوراق ضمانت هستند که به سادگی خریده و فروخته میشوند. در مقابل قرض دادن پول به قرض گیرنده، قرض دهنده انتظار پاداشی در غالب بهره یا سود سهامدارد.
کارکردهای بازار مالی
جذب و تجهیز پساندازها و تخصیص بهینه منابع (انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی)
انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی نقش اساسی بخش مالی اقتصاد است. واحدهای اقتصادی بهطور کلی شامل واحدهای دارای پسانداز و واحدهای سرمایهگذاری هستند. نقش بازارهای مالی این است که این دو گروه مزبور را به یکدیگر نزدیک کند و راهکاری فراهم نمایند که وجوه از واحدهای دارای مازاد پسانداز به واحدهای مواجه با کمبود منابع یا کسری پسانداز انتقال یابد. بدیهی است که تأثیر این نقلوانتقال وجوه فراهم آوردن امکانات سرمایهگذاری مولد است. بنابراین ملاحظه میشود که در صورت عدم وجود یا ضعف بازارهای مالی، امکان تحقق سرمایهگذاریهای مولد در سطح وسیع وجود نخواهد داشت.
تعیین قیمت وجوه و سرمایه
قیمت وجوه و سرمایه نیز در بازارهای مالی تعیین میشود. بنابراین بازارهای مالی با تعیین قیمت سرمایه و وجوه، بنگاهها را در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری و برنامهریزیهای مالی کمک میکنند. بهطوری که قیمت بازاری سرمایه توسط بنگاه میتواند با بازده انتظاری ناشی از آن مورد مقایسه قرار گیرد و بدینترتیب بنگاهها سرمایه خود را به سرمایهگذاریهایی که بازده آنها بالاتر یا مساوی هزینه سرمایه آنهاست اختصاص دهند. همچنین با استفاده از هزینه سرمایه که در بازار مالی تعیین میشود، امکان مقایسه و ترجیح سرمایهگذاریهای کوتاه مدت و بلند مدت فراهم میشود. اما فرآیند کشف قیمت در بازارهای مالی زمانی به درستی و به شکل عادلانه انجام میگیرد که شرایط رقابتی بر بازار حاکم باشد. در این شرایط عرضه و تقاضای وجوه و سرمایه، قیمت را تعیین میکند و قیمت تعیین شده توسط بازار بهترین راهنما برای عرضهکنندگان وجوه یعنی پساندازکنندگان و سرمایهگذاران و تقاضاکنندگان وجوه یا سپردهپذیران خواهد بود. بدینوسیله تصمیمگیری برای هر دو گروه آسان خواهد شد و منابع سرمایهای به بهترین نحو تخصیص خواهد یافت.
انتشار و تحلیل اطلاعات
بازارهای مالی، اطلاعات را گردآوری مینمایند و از طریق قیمتهای منتشر شده منعکس مینمایند. حتی افرادی که فرآیند پرهزینه ارزیابی بنگاهها و مدیران و شرایط بازار سهام را طی نکردهاند، میتوانند قیمتهای سهام را که منعکس کننده اطلاعاتی است که دیگران به دست آوردهاند، مشاهده کنند. انتشار و تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط بازارهای مالی باعث میشود تا جامعه منابع ناچیزی را به منظور به دست آوردن اطلاعات هزینه کند. اقتصادی شدن کسب اطلاعات درباره فرصتهای سرمایهگذاری، میتواند به تخصیص بهتر منابع منجر گردد.
تسهیل دادوستدها
سیستمهای مالی که هزینههای مبادلاتی را کاهش میدهند، میتوانند موجب تخصصیتر شدن فعالیتها، نوآوری تکنولوژی و رشد اقتصادی شوند. همانطور که آدام اسمیت (۱۷۷۹) نیز ادعا میکند، هزینه مبادلاتی کمتر باعث تخصصیتر شدن کارها میشود. وجود واسطهای همانند پول، باعث میشود تا هزینههای مبادله کالا تا حد زیادی کاهش یابد و امر مبادله سادهتر و روانتر گردد. وجود نهادهای واسطهای نیز خود باعث کاهش این هزینهها، تقسیم کار بهتر و در نتیجه کارآیی و رشد بالاتر میشود.
توزیع خطر و مدیریت ریسک
بازارهای مالی علاوه بر تخصیص سرمایه پولی، خطرات اقتصادی را نیز توزیع میکنند. در واقع ریسک اشتغال به فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری، از طریق ایجاد و توزیع اوراق بهادار از هم تفکیک و توزیع میشود. به عبارت دیگر بازارهای مالی (بازار پول و سرمایه) در ابعاد وسیع ریسک افرادی را که در فعالیتهای اقتصادی بزرگ و پرمخاطره اشتغال دارند به پسانداز کنندگان که حاضر به پذیرش ریسک یک بازده غیرمطمئن هستند، منتقل و بین آنها توزیع میکنند.
بازارهای مالی علاوه بر تفکیک ریسک اشتغال و سرمایهگذاری، افراد را قادر به ایجاد تنوع در سرمایهگذاری میکنند. ایجاد تنوع در سبد دارایی منجر به کاهش ریسک میشود. کل ریسک به این علت کاهش مییابد که زیان در بعضی از سرمایهگذاریها توسط منافع ناشی از سایر سرمایهگذاریها جبران میشود. بازارهای مالی همچنین ریسک عدم نقدشوندگی را کاهش میدهند. نقدشوندگی، عبارت از سهولت تبدیل داراییها به قدرت خرید در قیمتهای مورد توافق است. هزینههای مبادلاتی و عدم تقارن اطلاعاتی باعث کاهش نقدشوندگی شده و ریسک را افزایش میدهد. بازارهای مالی از طریق انتشار و تحلیل اطلاعات و تسهیل دادوستدها به کاهش ریسک عدم نقدشوندگی کمک میکنند.
طبقه بندی بازارهای مالی
بازارهای مالی بر پایه معیارهای متفاوتی قابل طبقهبندی هستند:
– طبقهبندی بر اساس نوع دارایی
– طبقهبندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
– طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی
• بر اساس نوع دارایی:
میتوان بازار اوراق بهادار را به دستههای زیر تقسیمبندی کرد:
بازار سهام: در این بازار، سهام شرکتها که نشانگر مالکیت دارنده آن در شرکت است، دادوستد میشود.
بازار اوراق بدهی: بازاری است که در آن ابزارهای با درآمد ثابت(اوراق قرضه) دادوستد میشوند.
بازار ابزارهای مشتق: بازاری است برای معاملات ابزارهایی مبتنی بر داراییهای مالی یا فیزیکی که از آن جمله می توان به اختیار معامله و قرارداد آتی اشاره کرد.
• طبقه بندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار:
بازار دست اول (اولیه)
شرکتها، مؤسسات و بنگاههای اقتصادی برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود به مبالغ هنگفتی نیاز دارند که اغلب این منابع را در مقابل واگذاری اوراق بهادار خود، بهدست میآورند. واگذاری اوراق بهادار و تأمین اعتبار برای اولین بار در بازار دست اول انجام میشود. به عبارت دیگر در بازار دست اول، اوراق بهادار برای نخستین بار منتشر میشوند. براین اساس فروشنده اوراق بهادار در واقع همان ناشر اوراق بهادار است.
بازار دست دوم (ثانویه)
پس از عرضه اوراق بهادار در بازار اولیه و به منظور آن که این اوراق بتوانند مورد دادوستد قرار گیرند، به بازار دیگری نیاز است که به آن بازار ثانویه اوراق بهادار گفته میشود. در این بازار، اوراق قابلیت دادوستد پیدا میکنند. وجود بازار دست دوم، صرفاً به این دلیل است که قابلیت نقدشوندگی اوراق بهادار منتشر شده در بازار دست اول را افزایش دهد، ضمن اینکه شرایطی فراهم میآورد که قرضدهندگان و قرضگیرندگان در صورت لزوم به آسانی بتوانند تصمیمات سرمایهگذاری خود را تغییر داده، به فروش اوراق بهادار خریداری شده یا خرید اوراق بهادار دیگر اقدام نمایند.
دادوستد در بازار دست دوم به دفعات نامحدود انجام میشود و بنابراین با جابجا شدن مالکیت ابزارهای مالی قابل دادوستد در آن بازار، قدرت نقدشوندگی زیادی ایجاد میشود. در این حالت، از نقد شدن پیش از سررسید بدهی واحدهای متقاضی سرمایه یا ناشران اوراق بهادار جلوگیری میشود و در نتیجه ضربههای کمبود نقدینگی تأثیر محدودتری بر واحدهای سرمایهگذار خواهد داشت.
• طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی:
الف ) بازار پول ( Money market )
بنا به تعریف، بازار پول بازاری برای دادوستد پول و دیگر داراییهای مالی جانشین نزدیک پول است که سررسید کمتر از یکسال دارند. همچنین میتوان از بازار پول به عنوان بازار ابزارهای مالی کوتاه مدت با ویژگی اندک بودن ریسک عدم پرداخت، نقدشوندگی و ارزش اسمی زیاد نام برد. تمرکز فعالیت این بازار در استفاده از ابزارهایی است که به اشخاص و بنگاههای تجاری این امکان را میدهند که به سرعت نقدینگی خود را به میزان مطلوب درآورند.
ب ) بازار سرمایه ( Capital market )
برپایه طبقهبندی بازار مالی با نگرش به سررسید داراییها، بازار سرمایه به بازار دادوستد ابزارهای مالی با سررسید بیشتر از یک سال و داراییهای بدون سررسید اطلاق میشود. این بخش از بازار مالی نقش مهمتری در گردآوری منابع پساندازی و تأمین نیازهای سرمایهگذاری واحدهای تولیدی دارد. بازار سرمایه نسبت به بازار پول بسیار گستردهتر است و از تنوع ابزاری بیشتری برخوردار است.
مهمترین کارکرد بازارهای مالی شامل بازارهای پول، سرمایه و بیمه در اقتصاد ملی، تجهیز منابع پس اندازی و هدایت آن به سوی فعالیتهای مولد اقتصادی است، ضمن آنکه تعیین قیمت وجوه و سرمایه، انتشار و تحلیل اطلاعات و توزیع ریسک اقتصادی نیز اغلب در شمار کارکردهای این بازارهاست.
ریسکهای موجود در بازار مالی ایران:
ریسک دولتی
این ریسک که بر اساس پایین بودن قدرت اعتبار کشور و دولت ایران در تأمین منابع مالی از طریق قرض از بانک بر ؟ یا بازار
بین المللی میباشد بر اساس قیمت اخیر پایین نفت و رشد متوسط اقتصادی و منفی بودن سطح تجاری کشور به وجود آمده است. به دنبال برداشته شدن تدریجی تحریمهای اقتصادی از ژانویه سال ۲۰۱۶، اعتبار ایران نسبتاً با رشد کمی به دلیل افزایش صادرات نفتی ایران به حد قبل تحریمها و وارد شدن سرمایه های خارجی مواجه شده است سطح پایین بدهیها بین تمامی و همچنین افزایش دسترسی کشور ایران به بازارهای تأمین مالی به کم شدن این ریسک کمک خواهد کرد.
ریسک نرخ ارز
این ریسک با توجه به برداشته شدن تحریمهای اقتصادی به دلیل فعالیتهای اتمی ایران و افزایش دیدگاه مثبت نسبت به آینده اقتصاد ایران کمتر میشود. ولی با این وجود، عدم اطمینان به دلیل یکی نبودن برنامه های رسمی دولتی و بازار ارز که به سال ۲۰۱۸ موکول شده است به همراه نگرانی هایی که از اجمال تحریمهای جدید توسط دولت آمریکا، هنوز به آرایش نرسیده و دارای تحولات زیادی میباشد.
ریسک بخش بانکها
ضعف بانکها به دلیل کمبود منابع، بالا بودن نرخ وامهای بیپایه و اساس، تغییرات در سیاستهایی که موجب تفاوت در پروسه ارائه تسهیلات بوجود آمده است باعث افزایش این ریسک شده است با وجود این که ایران در صدد شکستن مسأله تحریمهای اقتصادی از جانب دولت آمریکا در خصوص دلار آمریکا که به عنوان ارز رسمی در مبادلات استفاده میشود، بیشتر بانکهای غربی با اطاعت از آمریکا با مبادله با دولت و بانکهای ایران سرباز میزنند.
ریسک سیاسی
با توجه به اینکه انتظار میرود با روی کار آمدن آقای روحانی، رئیس جمهور جدید در سال ۲۰۱۷، این ریسک کاهش یابد، ولی متأسفانه صحنه سیاسی هنوز دارای تزلزل بسیار بوده است به طوری که جناح راست در صدد … علاوه بر آن شده است که بر سر راه آقای روحانی وجود دارد، دولت جدید آمریکا نیز با به کارگیری سیاست مخالف ایران که با همکاری کشور اسرائیل و چند کشور حوزه خلیج فارس همراه است.
ریسک بخش اقتصادی
وابستگی ایران در بخش هیدروکربن موجب تزلزل اقتصادی ایران و افزایش یا کاهش قیمت و صادرات نفی شده است بعد از برطرف شدن مشکلات تحریمهای اتمی، ایران میتواند از نمای رقبای خود در حوزه خلیج فارس پیشی بگیرد ولی افزایش ریسک به دلیل افزایش تحمیل تحریمهای جدید از طرف کشور آمریکا باعث تنزل در اعتماد در اقتصاد داخلی و خارجی ایران میشود، تراز این ریسک را بالا میبرد.
منبع: bigwallet.ir